همکاری داشتم که دهه  هشتم زندگی خود را سپری می کرد. 

یک روز در دفتر کارمان در لابلای حرف هایش حرف های شیرینی را بازگو کرد و دلم نیامد  از آن حرف ها نوشته ای را انجا نگذارم.

میگفت :

 کودکان را مستقیم نصیحت نکنید. معمولا ما آدم ها از نصیحت مستقیم خوشمان نمی آید.

  می گفت "با رفتار خود فرزندانم را نصیحت می کنم"


و اگر میخواهی به آنها بفهمانی که کتاب بخوانند ، خودت کتاب بخوان 

خودن سیگار نکش تا آنها سیگار نکشند

خودت مشروب ننوش تا او ننوشد.

خودت زیبا سخن بگو تا او زیبا سخن بگوید.

تو با او م کن تا هنگامی که بزرگ شد با تو م کند.

 

پی نوشت :

از این همکار درس های زیادی گرفته ام که به تدریج از آن خواهم نوشت



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها