پیش نوشت : 

من هر چند وقت یکبار می نشینم و نوشته های گذشته ام را که معمولا توی سر رسید می نویسم مرور می کنم و بعضی نوشته هایم را که می خوانم، خنده ام میگیرد( که زمانی چگونه می اندیشیده ام )  و بعضی ها را هم که میبینم اندکی حس ندامت دارم چراکه حس میکنم به آنچه که زمانی متوجه آن شده ام عمل نکرده ام و یاد مثال گزیده شدن بیش از یکبار از سوراخ شده ام . بعضی ها را هم که در دو دسته بالا قرار ندارند را  در وبلاگم می نویسم مانند موارد زیر :


+من خوش بین هستم 

+یعنی انتخاب می کنم که خوشبین باشم 

+دنیا پر از صورت مسئله است و الان برای من صورت مسئله های جدیدی قرار دارد .

+راستی آیا یادم مانده که  "کم فکر کردن و خوب فکر کردن" یک مهارت است.

+ و آیا یادم مانده که در عصر حاضر مسایل به حدی گسترده و پیچیده شده اند که ناگزیر هستیم از اینکه تنها در یک رشته ممتاز باشیم و پول را به کسی می دهند که مسئله های بهتری را حل نماید.

+ و آیا برای خلاقیت ذهنم ورزش منظم دارم یا نه.

+ و نیز اینکه کنترل مقدار خوراک برای خلاقیت ذهن

+و یادم باشد که رابطه برای آرامش ذهن است و نه برای ایجاد اغتشاش در آن (این شاید معیار خوبی برای ارزیابی ارزش رابطه هایمان باشد)

+ دعا برای ارامش روح (هر کس به نوعی دعا می کند ، کسی با نواختن ، یکی با نوشتن ، یکی با زمزمه نزد خودش  ، یکی با اعمالش ، یکی سر سجاده نماز و .)

+ شکست برای پیروزی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها